اپرا وینفری زنی که سد ها را شکست

 

نژاد پرستی و نفرت از سیاه پوستان حدود ۶۰ سال پیش در  اوج خودش بود. سیاه پوست ها در آمریکا نمیتوانستند به راحتی زندگی کنند. از خیلی مزایای اجتماعی محروم بودند. در همین دوره بود که اپرای ۸ ساله پیش مادربزگ بد اخلاقش زندگی میکرد. زنی که هر روز او را کتک میزد. از آن بد تر هم پدر ارتشی داشت که به جز اصول خشک و سرد ارتشی چیزی از زندگی نمیدانست.

 

این ها را کنار بگذاریم، وقتی اپرا ۱۴ ساله شد، تنها فرزندش را مرده به دنیا آورد. فرزندی که حاصل تجاوز خیابانی بود.

الان حدود ۵۰ سال از آن زمان گذشته، فکر میکنید، برای اپرا چه اتفاقی افتاده؟ چه بر سرش آماده؟

 

این چند جمله تنها بخش خیلی کمی از مشکلاتی است که با نفوذ ترین و ثروتمند ترین زن سیاه پوست جهان از سر گذرانده. بگذارین جواب سوالی که از شما پرسیدم را بدهم؛

اپرا زنی بود، که روی پاهایش ایستاد و تبدیل شد به یکی از محبوب ترین مجری های تلویزیونی. زنی که حدود ۲۰۷ میلیارد دلار دارایی دارد. نامش کنار ثروتمندانی مثل بیل گیتس و وارن بافت به چشم میخورد.

اپرا با وجود این که کودکی و نوجوانی سیاه رنگی داشت. با گذراندن آن همه سختی و مرگ فرزندش. زمانی که ۱۷ ساله بود تصمیم گرفت خودش را نجات دهد.

اپرا زنی پرجرات بود که تصمیم گرفت زندگی اش را برای همیشه تغییر دهد. اولین قدم هایش را برداشت. با قدم های کوچک شروع کرد. با کتاب خواندن شروع کرد. اپرا علاقه زیادی به کتاب خوانی داشت. پس تصمیم گرفت برای هر کتابی که میخواند، مطلبی بنویسد. همین طوری بود که پایش به عنوان مجری رادیو به رسانه ها باز شد. همین دوره اپرا تصمیم گرفت تحصیلاتش را ادامه دهد. به دبیرستان رفت و یکی از پر افتخار ترین دانش آموزان شد. استعدادهایش شروع به درخشیدن کردند.

در ۱۹ سالگی اش، اولین زن سیاه پوستی بود که در شهرش مجری اخبار شد. با شروع این حرفه اوضاع کمی پیچیده شد. هنوز نژادپرستی بین مردم وجود داشت. به اپرا پیشنهاد های عجیب و بیمارگونه میشد. تا جایی که مدیرش از او خواست نامش را به سوزی تغییر دهد. تا کسی متوجه نشود که او سیاه پوست است.

اما او این کار را نکرد. از مشکلاتش فرار نکرد. با همان نام ادامه داد. اما به دلیل این که در روزنامه نگاری چندان موفق عمل نکرد، به بخش پایینی تری منتقل شد. به برنامه های صبح گاهی. برنامه هایی که چندان محبوب و پر بیننده نبودند.

به نظرتون اپرا در این موقعیت چه کار کرد؟ با ناراحتی و خجالت از این که در کاری شکست خورده تسلیم شد؟

باید به شما بگویم که نه! پرجرات جلو رفت. اپرا این سقوط را به یک فرصت طلایی تبدیل کرد. از همین نقطه بود که زندگی اش شکل گرفت. با تغییر برنامه ای که مجری اش بود. برنامه را از یک برنامه خسته کننده صبحگاهی به شکل یک برنامه جذاب گفت و گو محور درآورد.

همین باعث شد که به شبکه بزرگتری دعوت شود و برنامه ای که به او سپرده شده بود را به پر بیننده ترین برنامه در کل شهر تبدیل کرد. اپرا به دلیل تجربیات و سختی هایی که در زندگی اش کشیده بود، میتوانست کاملا با مهمان های برنامه اش همدردی کند. این جریان احساسات واقعی که از طرف اپرا برای مردم و مهمان برنامه ایجاد میشد؛ شد نقطه قوت و همتن چیزی که او را از تمام مجری های دیگر جدا میکرد.تا جایی که بعد از مدتی اسم برنامه به نام خود اپرا وینفری تغییر کرد. در واقع اپرا توانست تجربیاتش از دردناک ترین اتفاقات زندگی اش را تبدیل به نقطه تمایز خود کند.

از این جا بود که دختر کوچک سیاه پوست راهش به سمت زنی قدرتمند پیدا کرد. امروز دیگر کم تر کسی است که اسم اپرا وینفری را نشنیده باشد. یا برنامه اش را ندیده باشد. اپرا همپنین به عنوان یکی از نیکوکار ترین سلبریتی ها شناخته میشود. او با پیشرفت و رشد خودش توانست به آدم های زیادی کمک کند. کانونی تاسیس کرد که از کودکان تحت آزار و اذیت حمایت کند. برای این کار با زبده ترین وکلای آمریکایی کار کرد.

هزینه های میلیون دلاری کرد تا برای کسانی که استطاعت مالی ندارند؛ مدرسه دایر کند. بسیاری از کودکان و نوجوانان با بورسیه تحصیلی اپرا بود که توانستند، تحصیل کنند.

 

نکات زیادی است که هر کدام از ما باید از اپرا یاد بگیریم. یاد بگیریم که راهمان را علارقم سختی ها ادامه دهیم. یاد بگیریم همیشه میتوان زندگی‌مان را تغییر بدهیم.

یاد بگیریم از موانع و چالش ها نترسیم. از موقعیت یا شرایطی که داریم خجالت نکشیم. یا به خاطر شرایطمان کسی را سرزنش نکنیم. بلکه جراتمند باشیم. برای این که شرایط مان را عوض کنیم. برای این که به جایگاه بهتری برسیم.

اپرا میتوانست مثل هزاران زن سیاه پوست دیگر، تسلیم شرایطش شود. به جای این که شروع به حرکت کند. اما به سمت جلو پیش رفت و درخشید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *