راه انداختن یک کسب و کار پر سود برای خیلی از خانم ها اصلا کار راحتی به نظر نمیرسد. اگر که حوزه این کسب و کار کمی مردانه هم باشد که این موضوع سخت تر هم میشود. اما بنفشه صدیق این کار را انجام داده.
البته این کسب و کاری که دارد فاصله زیادی دارد با رویاهای کودکی اش. بنفشه در کودکی رویای واعظ شدن داشته است. بعد از این که به عنوان شاگرد نمونه با مدرسه به مجلس می رود، هم دلش میخواهد روزی رییس مجلس شود.
اما با زمان کنکور با اصرار پدرش به سمت مهندسی رفت و زمانی که دو رشته مهندسی برق و مدیریت صنعتی را قبول شد؛ به خاطر علاقه پدرش به مهندسی برق را انتخاب کرد. به گفته خودش این رشته برای خانم ها رشته سنگینی بوده. البته با گذشت زمان به رشته اش علاقمند شد و در دوره لیسانسش به کارهای اجرایی این رشته علاقه داشت.
از آن جایی که پدر بنفشه خود یک کارآفرین بود بنفشه از کودکی با ساعت کاری های طولانی و میخ چکش آشنایی داشت. در زمان دانشگاه با حرف پدرش که به او گفته بود:” تا الان خرجتان را داده ام و از حالا به بعد هم میدهم. اما اگر بیش تر میخواهید باید خودتان کار کنید.” به سراغ اولین شغل خود رفت. به عنوان حسابدار در شرکت پدرش شروع به کار کرد.
بعد از فارغ التحصیلی اما شغلی مرتبط تر با رشته اش پیدا کرد. و در یک شرکت خودرو مشغول به کار شد. البته کارش به عنوان مدیر تضمین کیفیت در این شرکت بی دردسر نبود. مدیر این کارخانه با حضور زنان در صنعت مخالف بوده. اما بنفشه بی توجه به این موضوع به کارش ادامه داد.
تا این که با الهام از خواهرش که اولین زن مسلمان راننده مسابقات رالی کشور بود و هم چنین شغل پدرش به این فکر افتاد تا وارد صنعت خودرو شود. به قول خودش:”خانواده در تعیین مسیر آینده اش بسیار موثر بوده اند.”
با اعتماد به نفسی که از مهارت ها و توانمندی هایش گرفته بود، تصمیم گرفت با پدرش در این باره صحبت کند تا کسب و کار خودش را راه بیاندازد.
پس به طور جدی وارد عمل شد. از پدرش درخواست کرد تا زمینی که در کنار کارخانه خودش بود را به او واگذار کند. با موافقت پدرش برای تامین سرمایه اولیه سنگینی که برای ورود به صنعت خودرو نیاز بود، به دنبال تسهیلات بانکی رفت. بعد از این که کلی پله های بانک را بالا و پایین رفت، بالاخره در سال ۱۳۸۰ توانست کارش را شروع کند. با تاسیس شرکت شیگال رسما وارد صنعت خودرو شد.
با ارتباطاتی که از شغل قبلی اش داشت توانست اولین قراردادش را با شرکت ساپکو ببندد. به گفته خودش قرارداد اول در حوزه کار اش بسیار مهم است. چرا که تا قبل از قرارداد اول باید خیلی تلاش کرد تا کسب و کار را به مشتریان و رقبا ثابت کند اما پس از قرارداد اول میتوان جایگاهی برای خود ساخت.
وقتی که کسب و کارش روی ریل افتاد. تصمیم به گسترش کارش گرفت که در این مسیر با درهای بسته زیادی روبرو شد.
در سال ۱۳۸۴ تصمیم گرفت شرکت جوین ویچر را تاسیس کند. حدود یک سال و نیم هم در مسیر تاسیس ان دوندگی کرد اما ناگهان شرکت تجاری خارجی که قرار بود در این کار سرمایه گذاری کند، به دلیل تحریم ها پشیمان شد و تمام این تلاش ها به هدر رفت.
هرچند که این اتفاق باعث احساس شکست و ناراحتی عمیقی در وجودش شد اما مثل یک خانم پر جرات از آن درس های زیادی گرفت. به گفته خودش این شکست زمینه ای برای موفقیت های بعدی اش شد.
از نظر بنفشه صدیقی همیشه موفقیت در این که هدفی را تعیین و حتما به آن برسی نیست. گاهی موفقیت نرسیدن به هدفی است که تعیین کرده ای.
یکی از پیام های مهمی که بنفشه سعی دارد به زنان بدهد این است که: خود را از نگاه جنسیتی دور کنند.
همیشه در تلاش است که اثبات کند موفقیت جنسیتی نیست. یک درس بزرگ که میتوان از بنفشه صدیقی گرفت همین است. زنان هم میتوانند با اعتماد به نفس و شخصیت پر جرات وارد حوزه های مختلف شوند. هر چند که آن حوزه مردانه باشد به موفقیت برسند.
به گفته خودش این که مدیر شرکتی که در ان کار میکرد، مخالف حضور زنان در این صنعت بود؛ برای او انگیزه شروع کسب و کارش شد. انگیزه ای شد تا در سال ۸۰ شرکت شیگال را در ساوه تاسیس کند.
بنفشه صدیق در دهمین جشنواره تولید ملی – افتخار ملی به همت خانه صنعت، معدن و تجارت ایران با مشارکت و همکاری وزارت تعاون و همچنین وزارت کار و رفاه اجتماعی، از وزیر صنعت و معدن برای تاسیس و مدیریت کارخانه شیگال تندیس دریافت کرد.
او اعتماد به نفس، پشتکار، باور ، کنجکاوی، ریسک پذیری و ریز بینی را از مهمترین دلایل موفقیتش می داند.
خانم ها میتوانند به بنفشه صدیق به عنوان یک پیشرو و الگو نگاه کنند. او از یک جایگاه حسابداری شروع کرد. با جرات جلو رفت و حالا یکی از موفق ترین کارآفرینان زن ایران است.